​در زندگی از گرداب دروغ اگر  فرسنگ هافاصله گرفتی،بازهم خیالت را آسوده نکن.در این دریاخطرهای دیگری هم هست.آرامش دریافریبت ندهد،تندرفتن همیشه به معنای زودرسیدن نیست ویادت باشد که آرام رفتن هم همیشه نشانه عقل نیست.

​زندگی فرصتی است که تنها یکبار برهر کسی داده می شود این فرصت خیلی زود تمام می شود و تنها کسی پیروز خواهد شد که از این فرصت نهایت استفاده را کرده باشد کسانی که از فرصت های زندگی استفاده بهینه نمی کنند از زندگی خسته می‌شوند و حتی ممکن است دچار افسردگی و احساس پوچی شوند.آینده قابل پیش‌بینی نیست و باید از همین زمانی که در اختیار داریم نهایت استفاده را بکنیم.اگرچنین نکنیم، به معنای حقیقی کلمه زیان کرده ایم.

 یکی از اصول اساسی برای موفقیت در زندگی مشترک و استفاده بهینه ازعمر،  برنامه‌ریزی است انسان بدون برنامه‌ریزی نمی تواند به تمام آنچه در زندگی بر عهده دارد عمل کند .فقدان  برنامه ریزی یعنی  صرف وقت بسیار و بازدهی کم. برنامه‌ریزی، لازمه نظم در زندگی است. نظمی که یکی از اصلی‌ترین سفارش های دینی است.

 استفاده افراطی از شبکه های اجتماعی، یعنی انداختن موریانه به‌جان زمان این موریانه سیری ناپذیرند.تا تمامت نکنند،ازپا نمینشیند.پس بهوش باش که زندگی تکرار شدنی نیست

عاشوراست و حرم خیلی شلوغه نمیشه باید صبر کنید فردا شبستان نجمه خاتون که باز شد ببرینش اونجا.
خلاصه مادرم همراه مریم شب رو موند حرم، اما من رفتم جمکران و تا صبح دعا و نماز خوندم و از آقا صاحب الزمان (عج) شفای مریم رو خواستم.
صبح اومدم حرم تا مادرم بتونه کمی استراحت کنه. اونجا به خانم حضرت زهرا (س) و کریمه اهلبیت متوسل شدم.
زیارت عاشورا رو از حفظم و سالهاست هر روز میخونم. شروع کردم همراه جمعیت خوندن و حین زیارت پاهای کج و معوج مریم رو صاف کردن و بسختی بلندش می کردم که بلکه بتونه برای لحظه ای روی پاهاش بایسته. 

زیارت عاشورا در حال تموم شدن بود، آخرین لعن زیارت که رسیدن، مریم مورد لطف خانم قرار گرفت و یه دفعه سر پا وایساد و بدون کمک شروع به راه رفتن کرد…..

از شوق به گریه افتاد من دیگه چیزی نفهمیدم و بسرعت به طرفش رفتم و بغلش کردمو و هر دو با هم بلند بلند گریه می کردیم و………
خلاصه همه خادمین و زائرین منقلب شده بودن. خواهر مریم مدام به پدر و برادرش زنگ میزد که خبر سلامتی مریم رو بهشون بده اما متاسفانه آنتن نمی داد.

بعد از لحظاتی دو خادم آقا اومدن و مریم رو بردن دفتر و این عنایت کریمه اهلبیت (س) رو از اول تا آخر ثبت و ضبط کردن …

بعد از مدتی گوشی آنتن داد و تونستن این خبر خوش رو به پدر مریم بدن. پدر از خوشحالی شوکه شده بود. فقط میخواست سریع تر مریم رو روی پاهای خودش ببینه…..
امروز بعد از گذشت سه ماه زنگ زدم خواهر مریم و حال مریم رو پرسیدم. گفتن بعد برگشتن از قم مریم رو به مشهد بردیم و خداروشکر الان خوب و عالیه. گفتم یعنی هیچ مشکلی نداره؟ گفت مگه اهلبیت چیزی که میدنو پس میگیرن…….. !!!!!
کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا

اگر چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا

گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت

برادر خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا

ز هر دلــشوره ای دل را به دریــای تو باید زد

که قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا

دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم

و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا

دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون

حسین و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا

بدون زهر هم معصو مه ی دور از رضا می مرد

مـــثالش زینـب کبـــری، دلایـــل می شود پیــدا?

​بپذیریم که نیامده‌ایم برای ماندن،آمده‌ایم برای رفتن.

 یادمان باشد که نیامده ایم برای درجا زدن، آمده ایم برای بالا رفتن .

فراموش نکنیم که فرصت اندک است و بسیار نیست.

 واین اندک برای بدست آوردن ابدیت است …

بپذیریم عیب ها مانع رشد ما است و ما باید آن را بشناسیم و بپذیریم که انسان به تنهایی نمی‌تواند عیب خود را بشناسد باید از دیگران کمک بگیرد که بهترین آن شخص همسر اوست

​چشمهای من بس نیست برای دیدن عیبب هایم، اما عیب هایم بس است برای عقب ماندن از مقصودم…

زن و شوهری که عیب های همسر خود را تذکر می‌دهد از محبوب‌ترین همسران است. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند محبوب ترین مردم در نزد تو باید کسی باشد که تو را به راه رشدت  هدایت می‌کند و عیب هایت را نشان می‌دهد زیرا تذکر معایب یکی از مصادیق آشکار دوستی خالصانه است از سوی دیگر کسی که به دلایلی غیر قابل قبول از گفتن عیب های همسرش به او پرهیز می کند خواسته یا ناخواسته در مسیر دشمنی با همسرش گام برداشته است..