عاشوراست و حرم خیلی شلوغه نمیشه باید صبر کنید فردا شبستان نجمه خاتون که باز شد ببرینش اونجا.
خلاصه مادرم همراه مریم شب رو موند حرم، اما من رفتم جمکران و تا صبح دعا و نماز خوندم و از آقا صاحب الزمان (عج) شفای مریم رو خواستم.
صبح اومدم حرم تا مادرم بتونه کمی استراحت کنه. اونجا به خانم حضرت زهرا (س) و کریمه اهلبیت متوسل شدم.
زیارت عاشورا رو از حفظم و سالهاست هر روز میخونم. شروع کردم همراه جمعیت خوندن و حین زیارت پاهای کج و معوج مریم رو صاف کردن و بسختی بلندش می کردم که بلکه بتونه برای لحظه ای روی پاهاش بایسته. 

زیارت عاشورا در حال تموم شدن بود، آخرین لعن زیارت که رسیدن، مریم مورد لطف خانم قرار گرفت و یه دفعه سر پا وایساد و بدون کمک شروع به راه رفتن کرد…..

از شوق به گریه افتاد من دیگه چیزی نفهمیدم و بسرعت به طرفش رفتم و بغلش کردمو و هر دو با هم بلند بلند گریه می کردیم و………
خلاصه همه خادمین و زائرین منقلب شده بودن. خواهر مریم مدام به پدر و برادرش زنگ میزد که خبر سلامتی مریم رو بهشون بده اما متاسفانه آنتن نمی داد.

بعد از لحظاتی دو خادم آقا اومدن و مریم رو بردن دفتر و این عنایت کریمه اهلبیت (س) رو از اول تا آخر ثبت و ضبط کردن …

بعد از مدتی گوشی آنتن داد و تونستن این خبر خوش رو به پدر مریم بدن. پدر از خوشحالی شوکه شده بود. فقط میخواست سریع تر مریم رو روی پاهای خودش ببینه…..
امروز بعد از گذشت سه ماه زنگ زدم خواهر مریم و حال مریم رو پرسیدم. گفتن بعد برگشتن از قم مریم رو به مشهد بردیم و خداروشکر الان خوب و عالیه. گفتم یعنی هیچ مشکلی نداره؟ گفت مگه اهلبیت چیزی که میدنو پس میگیرن…….. !!!!!
کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا

اگر چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا

گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت

برادر خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا

ز هر دلــشوره ای دل را به دریــای تو باید زد

که قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا

دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم

و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا

دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون

حسین و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا

بدون زهر هم معصو مه ی دور از رضا می مرد

مـــثالش زینـب کبـــری، دلایـــل می شود پیــدا?

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1398-09-14] [ 04:34:00 ب.ظ ]