پاسخ به این شبهه درمورد زیارت عاشوراکه چون سنگین و ثقیل است مانند ذکر لااله الا الله نباید زیاد خوانده شود ومداوم چیست

این هم یک ترفند است برای دور کردن مردم مسلمان، از یاد خدا، ذکر و پیوند فکری، قلبی و عملی با قرآن و اهل عصمت علیهم السلام. مرتب با یک قیافه‌ی حکیمانه و عارفانه می‌گویند: ذکر « لا إله الاّ الله» ثقیل است، “زیارت عاشورا” ثقیل است و … .

“ثقیل” یعنی بسیار سنگین، گرانقدر و پر محتوا و پر اثر؛ و البته که نه تنها «لا إله الاّ الله»، یا “زیارت عاشورا"، یا “دعای سمات” و …، سنگین است، بلکه هیچ آموزه‌ای در اسلام نیست که ثقیل و پربار و پر اثر نباشد. خب حالا چه کنیم؟ از آنها دور شویم که سنگین است؟! یا به آنها متصل شویم تا خودمان نیز سنگین و گرانقدر گردیم؟

چه ثقلی بالاتر از نماز، که مؤمن را به معراج و لقاء الله می‌برد؟ قرآن کریم، سراسر “ثقل” است، ولایت و امامت، امری صعب و “ثقل” است؛ پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله تصریح نمودند که من از میان شما می‌رویم، اما قرآن و عترت را می‌گذارم که “ثقلین” هستند، یعنی هر دو سنگین، گرانقدر، پربار و پر ارزش و برکت هستند:

« إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ »

ترجمه: من در میان شما دو چیز گران بها (سنگین) باقی می‌گذارم. اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم. این دو از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.

ترمذی، که از علمای برجسته‌ی اهل تسنن می‌باشد، این حدیث را در “صحیح"اش، که یکی از صحاح ششگانه می‌باشد، چنین آورده است:

« إنِّي تارِكٌ فِيكُمْ ما إنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدي، أَحَدُهُما أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ: كِتابُ اللهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّماءِ إلَى الأرْضِ، وَعِتْرَتِي أهْلُبَيْتِي، وَلَنْ يَفْتَرِقَا حَتّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُوني فِيهِما » (صحيح ترمذى: ج5/663)

ترجمه: بدرستى كه من بجا مى گذارم در بين شما چيزى كه اگر بدان چنگ بزنيد بعد از من هرگز گمراه نخواهيد شد، يكى از آن دو از ديگرى باعظمت‌تر است، كتاب خدا كه ريسمانى متّصل از آسمان به زمين است، و خاندان نبوّت، و اين دو هرگز از يكديگر جدا نمى‌شوند تا سر حوض كوثر بر من وارد شوند، پس دقّت نمائيد كه بعد از من در حقّ آن دو چگونه رفتار خواهيد نمود؟

***- حال چه کنیم؟ کتاب خدا، رسول خدا و اهل بیت او علیهم السلام را کنار بگذاریم که سنگین هستند و آن روز که سؤال می‌شود با این نعمات من چه کردید « ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ - سپس در آن روز (همه شما) از نعمت‌هایی که داشته‌اید بازپرسی خواهید شد / التکاثر، 8»، بگوییم چون سنگین، گرانقدر  وارزشمند بودند کنار گذاشتیم؟!

***- اساساً رشد، تکامل و آدم شدن کار سنگینی است – مؤمن، متقی، عالِم و عامل شدن به علم و عمل صالح، کار سنگینی است – جهاد اصغر، اوسط و اکبر، بسیار سنگین است - برای دانش آموز کلاس اول، الفبا سنگین است و برای دکترای فیزیک نیز علوم سنگینی وجود دارد، متخلق شدن به “اخلاق الله” و متصف شدن به “صفات الله” و گرفتن رنگ الهی “صبغة الله"، کار ساده و سبکی نیست؛ حال چه کنیم؟ همه را کنار بگذاریم و بگوییم که سنگین است؟!  

زیارت عاشورا:

البته که زیارت عاشورا سنگین است، چنان که اساساً “عاشورایی” شدن سنگین است؛ شناخت، فهم، ایمان، باور و یاری امام حسین علیه السلام، چه در کربلا و عاشورا و چه در هر زمان و مکان دیگری، کار سبک و ساده‌ای نیست؛ وگرنه در همان زمان نیز بیش از چند ده نفر به یاری ایشان می‌شتافتند. اما این بار ثقیل را هم ابوالفضل العباس برداشتند و هم زینب کبرا و هم امام زین العابدین علیهم اسلام – هم سابقون در ایمان مانند ” انس بن الحارث الاسدى ” برداشتند و هم نو ایمان آورندگان گناه‌کاری چون “حرّ” – هم سالخوردگانی چون حبیب بن مظاهر برداشتند و هم جوانانی چون علی اکبر و یا نوجوانانی چون حضرت قاسم و … علیهم السلام.

آن چه سبک، سخیف، بی‌وزن، جاهلانه و ظالمانه می‌باشد، یزیدی، شمری، عمر عاصی و خولی شدن در هر زمان و مکان می‌باشد.

اعتصام به حبل الله:

مگر پیوستن و چنگ زدن به ریسمان الهی «حبل الله»، آن هم نه به صورتی فردی، بلکه جمعی، کار ساده و سبکی است که فرمود مؤمنین همه به این ریسمان متصل و معتصم شوند: « وَٱعْتَصِمُوا۟ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًۭا وَلَا تَفَرَّقُوا۟ … - و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد … / آل‌عمران، 103  »

انسان باید سنگین شود:

انسان خودش خالی و پوچ است، قطره بی‌مقدار است، اولش نطفه‌ و آخرش مُرداری گندیده است، مگر آن که به سراغ “ثقل"ها رود، به اقیانوس‌ها وصل شود، به پرارزش‌ها، گرانقدرها و سنگین‌ها بپویندد، تا خودش هم سنگین گردد، گرانقدر و ارزشمند گردد و به روز حساب، به وزن و محاسبه بیاید.

و این کفار و منافقین، چون می‌خواهند ما سنگین نشویم تا بتوانند به راحتی جایگاه و مواضع ما را تغییر دهند و به یوق بندگی خود و اربابان‌شان بکشند، مرتب القا می‌کنند که این ذکر سنگین است، آن زیارت سنگین است، آن عمل بسیار سنگین است …، پس بر حذر باشید!

« فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ * فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ »

ترجمه: امّا کسی که (در آن روز) ترازوهای اعمالش سنگین (وزین) است * در یک زندگی خشنودکننده خواهد بود!

« وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ * فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ »

ترجمه: و اما هر كه سنجيده‌هايش سبك باشد پس جایگاهش هاویه (دوزخ) است.

نتیجه:

پس هر کس که گفت: ذکر “لا إله الاّ الله” سنگین است و نگویید – زیارت عاشورا سنگین است و نخوانید و …، بگویید: اتفاقاً من قصد دارم که با اتصال و پیوند با “ثقلین” و این گرانقدرها، سنگین شوم، تو می‌توانی هم چنان خفیف و حقیر باقی بمانی.

بگویید: سبکی، خفت و ذلت دنیا و آخرت مال شما، و وزانت، گرانقدرها و ثقلش مال ما

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1396-05-22] [ 03:15:00 ب.ظ ]